۱۰ درصد موارد سکته مغزی در مردان ناشی از استرس شغلی است
سایت مرجعپژوهشگران در کشور دانمارک عنوان کردند که نتایج بررسی های آنان نشان داده است که مردانی که استرس شغلی و کاری دارند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به سکته میباشند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، این پژوهشگران می گویند فشار زیاد کاری خطر سکته مغزی را افزایش می دهد و افرادی که مشاغل و پست های مهمتری دارند، بیشتر در معرض خطر هستند.
این مطالعه روی گروهی از مردان انجام گرفته که در طبقه اجتماعی بالاتر و سطح تحصیلات خوب بودند و پست بالایی در محل کار خود داشتند اما در عین حال در ساعات کاری تحت استرس روانی زیادی بودند.
این تحقیق که بر روی مردان انجام شده است، نشان می دهد آن دسته از مردانی که در طبقه اجتماعی بالا، با تحصیلات بالا و موقعیت بالا در محل کار هستند که باعث میشود آنها در معرض استرسهای روانی قرار بگیرند، ۱٫۴ مرتبه احتمال ابتلا آنها به سکته بیشتر میباشد.
این تحقیق بر روی۵٫۰۰۰ مرد بین سنین ۴۰ تا ۵۹ و در طول سه دهه از سال ۱۹۷۰ در کپنهاگ انجام شده است .
از این مردان درباره میزان و شدت استرس کاری سوال شد.
در طول ۳۰ سال از تحقیق، ۷۷۹ مرد دچار سکته شدند، در حالی که ۱۶۷ از کارمندان به این خاطر سکته کردند.
با توجه به نتایج این تحقیق، هیچگونه ارتباطی بین استرس شغلی و مردان در دو طبقه پائین و متوسط نبود.
خطرات برای مردان در نقشهای ارشد، باعث در معرض قرار گرفتن موقعیتهای استرسزای بیشتری میشود.
مردان در طبقات بالای اجتماعی گرایش به شغلهائی با موقعیت اجتماعی بالا دارند که منجر به افزایش استرس روانی میشود. در مقایسه، فقط تعداد کمی از طبقه پائین، آسیبهای روانی منظم را گزارش کردند.
نتایج بررسی ها نشان داد که این مردان ۴/۱ برابر بیشتر در معرض خطر سکته مغزی قرار دارند.
دانشمندانی که این تحقیق را انجام داده اند، میگویند که ۱۰ درصد از سکته در این گروه از مردان را میتوان به فشار کاری ارتباط داد. بقیه سکتهها با دیگر عوامل خطرزا مانند سیگار کشیدن، فشار خون بالا و دیابت مرتبط بودند.
این تحقیق در مجله پزشکی محیط و شغل منتشر شده است.
فشار عصبی دارای پیامدهایی بسیار بدی میباشد. اگر فشار عصبی مثبت باشد نتیجه آن فعالیت، جدیت و انگیزش بیشتر است. البته آنچه بیشتر مورد توجه میباشد پیامدهای منفی فشار عصبی است.
پیامدهای فردی فشار عصبی را میتوان به سه گروه فیزیولوژیکی، روانشناختی و رفتاری تقسیم کرد.
پیامدهای فیزیولوژیکی عبارتند از: نشانگان قلبی ـ عروقی(مثل فشار خون و سطح کلسترول خون)، اندازههای زیستی ـ شیمیایی(مثل اسید اوریک) و نشانگان معدی ـ رودهای(مثل زخمهای گوارشی).
گزارش شده است که وقتی فرد گرفتار تعارض نقش شده است، در زمینه رشد و ارتقای بعدی در کار و شغل خود ابهام دارد یا به طور کلی تحت فشار روانی ناشی از کار خود میباشد، میزان ضربان قلب او افزایش پیدا میکند.
پاسخهای روانشناختی افراد به فشار روانی عبارتند از: خشم، ناکامی، خصومت و تحریکپذیر شدن. پاسخهای دیگری که فرد را به حالت غیر فعال در میآورند احساس ملامت، بیرمقی، خستگی و خلق افسرده هستند. بعضی دیگر از آثار روانشناختی فشار روانی ناشی از کار عبارتند از: کاهش اعتماد به خود و تنزل سطح عزت نفس.
هر چند تاکنون در زمینه پاسخهای رفتاری افراد به فشارهای روانی ناشی از شغل، تحقیقات وسیعی انجام نگرفته است؛ با این وجود چند نمونه از پاسخهای رفتاری را که میتوان مورد بررسی قرار داد عبارتند از: کاهش عملکرد شغلی، مصرف داروهای مخدر در هنگام کار، رفتار تخریبی در کار(دزدی و تخریب عمدی)، فرار از شغل(غیبت از کار، ترک شغل)، تنزل در ایفای نقش و در ابعاد دیگر زندگی(سوء رفتار با همسر و فرزندان)، رفتارهای مبتنی بر وارد آوردن صدمه به خود(سوء مصرف دارو و نوشیدنیهای زیان آور) .