داونلود بازی اکس باکس Silent Hill Downpour
سایت مرجع
سایت مرجع
بسیاری از افراد برای اولین بار ترس و وحشت دنیای بازی های رایانه ای را با عناوین سایلنت هیل و رزیدنت اویل تجربه کرده اند. متاسفانه طی سال های اخیر این دو فرنچایز محبوب آنچنان که باید و شاید نتوانستند باعث رضایت طرفداران خود شوند. حال فرنچایزهای مذکور در صدد این هستند تا مجددا به روزهای خوب و رویایی خود باز گردند. بدین منظور مسئولین کونامی تصمیم گرفتند وظیفه ساخت نسخه جدید سایلنت هیل را به استدیو نه چندان معروف Vatra Games بسپارند. این بازی اولین بار در ماه آپریل سال ۲۰۱۰ با پسوند Downpour معرفی شد. یک حقیقت غیر قابل انکار آن است که دیگر استدیو ای تحت عنوان Team Silent وجود خارجی ندارد و بسیاری از افراد تاثیر گذار آن استدیو در ساخت Downpour همکاری نخواهند کرد بنابراین، نمی توان انتظار داشت آن فضا، اتمسفر و حس اورجینال بودنی که از ۴ نسخه ابتدایی سراغ داریم را مجددا تجربه کنیم. برای مطالعه ادامه نقد بازی و همچنین دانلود رایگان بازی با لینک مستقیم از سرور اختصاصی وبسایت دانلودها ، به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
یکی از موارد و ویژگی هایی که از همان ابتدا اعلام شد آن است که Downpour در بخش جدیدی از شهر سایلنت هیل اتفاق می افتد؛ بخشی که پیش تر هرگز نشان داده نشده بود. فکر می کنید دلیل این کار چیست؟! به هر حال سازندگان می توانستند با بازسازی لوکیشن های عناوین کلاسیک از آنها استفاده ابزاری کنند و با این کار فروش بیشتری بدست آورند. به شخصه معتقدم این تصمیم به این موضوع باز می گردد که اعضای تیم قصد دارند لوکیشن های جدیدی بنا به استانداردها، فرهنگ و تصورات خود طراحی کنند. این بدین مفهوم است که لوکیشن های منحصر به فردی را خواهید دید. شاید همه شما با بنده هم عقیده باشید که عناوینی همچون Metro 2033 , Stalker و Witcher فضا و اتمسفر منحصر به فردی داشتند و این بدین علت بود که آنها لوکیشن، فضا و اتمسفر تازه ای را به معرض نمایش گذاشتند. به علت فرهنگ نزدیک این کشورها ( لهستان، چک و اوکراین ) امیدوارم Vatra بتواند همانند استدیوهای عناوین مذکور عالی عمل کند و در فضا سازی و طراحی لوکیشن ها همانند نسخه های کلاسیک تجربه منحصر به فردی را ارائه دهد.
Downpour از نظر داستانی عنوانی مستقل محسوب می شود که ارتباطی با عناون پیشین فرنچایز نخواهد داشت. شخصیت اصلی بازی زندانی ای به نام Murphy Pendleton است. Murphy چهره ای آرام و خونسردی دارد و به نظر میرسد به جرم قتل بازداشت شده است. بعد از رفتار تحقیر آمیز نگهبانان سوار بر اتوبوس حامل زندانیان می شود تا به زندان دیگری منتقل شوند. او در طول مسیر به شکل غیر عادی و مضطرب از شیشه بیرون را نگاه می کند. باران به شدت در حال بارش است و مسیر بسیار لغزنده به نظر می رسد. در این حین ناگهان شکافی در وسط جاده پدیدار می شود که باعث انحراف و واژگونی اتوبوس می شود. از شواهد معلوم گویا از آن حادثه تنها Murphy و افسر نگهبان – Anne Cunningham – جان سالم به در می برند. Murphy بعد از اصابت اتوبوس به درختان و توقف آن با تمام وجود سعی می کند هوشیاریش را به دست آورد تا از مهلکه بگریزد. او با سرعت از آنجا دور می شود تا اینکه به شهر متروک و مرموزی می رسد. بله او در انتها به هدفش می رسد ولی غافل از آنکه، سایلنت هیل به شکل متعارف از میهمانانش پذیرایی نمی کند. با همه این اوصاف….. Welcome to silent hill Mr Pedleton
گرافیک بازی در سطح مطلوبی قرار دارد و ضعف خاصی در آن دیده نمی شود. بازی از موتور UE3 بهره می برد. همان طور که از نام بازی پیداست، باران نقش مهمی در آن ایفا خواهد کرد. یکی از اتفاقات اجتناب ناپذیر دنیای سایلنت هیل \" تغییر دنیا \" است. در نسخه های پیشین تغییر دنیا به شکل غیر منتظره صورت می گرفت و اغلب اوقت علت آن وارد شدن به عمیق ترین احساسات صاحب دنیا بود. در Downpour تغییر دنیا با رگبار آغاز می شود و بعد از فرسوده شدن محیط، Murphy با ترسناک ترین وجه ی زندگیش رو به رو می شود. از این رو باران و آب افکت های تحسین برانگیز و جالب دارند. جزییات محیط و کاراکترها به اندازه کافی ساخته و پرداخته شده به نظر می رسند. با نگاهی دقیق به صورت Murphy جزییات چهره او نمایان می شود. Murphy ظاهری آرام و خونسرد دارد ولی زخم کهنه صورت او تردیدهایی به وجود می آورد. ما پیش تر در سایلنت هیل گرگ های بره نمای متعددی را ملاقات کرده ایم بنابراین، در مورد Murphy به شکل هیجانی قضاوت نخواهم کرد. افکت مه نیز به زیبایی طراحی شده است و همانند گذشته حس تنهایی و ترس را به بازیکنان القا می کند. از دیگر ویژگی ها می توان به لبه های نرم اشیا و کاراکترها اشاره کرد که متاسفانه در حرکت های سریع به چالش کشیده می شود. نور پردازی به شکل زیبا و پویا طراحی شده است. تابش منابع نور به سطوح مختلف بازتاب جالبی دارد و همچنین چراغ قوه Murphy به زیبایی هرچه تمام تر دل تاریکی را می شکافد. بازی در ۳۰ فریم اجرا می شود که با توجه به تریلرها افت فریمی در آن دیده نشده است. حرکت کاراکترها نرم به نظر می رسد ولی هنگام مبارزات حرکت ها خشک و بدون انعطاف هستند. طراحی جانوران همانند گذشته جذاب و دیدنی می باشد. یکی از نکات قابل توجه در این باره شباهت یکی از هیولا ها با Corey Tylor از گروه Slipknot است! متاسفانه تکسچرها به شکل متوازن طراحی نشده اند و ضعف هایی دیده می شود. همچنین شایان ذکر است که بدانید Downpour اولین نسخه از این مجموعه است که از قابلیت های ۳D بهره می برد. به عنوان جمع بندی همان طور که پیش تر اشاره کردم بایست بگویم که بازی از نظر بصری در سطح مطلوبی قرار دارد.
مطمئنا مجموعه سایلنت هیل بخش عظیمی از موفقیت هایش را مدیون آهنگ ها و صداگذاری های بی نظیرش است؛ موسیقی و آهنگ هایی که پیوند عجیبی با فضا و اتمسفر بازی داشتند. پشت تمامی این آهنگ ها مرد افسانه ای سری سایلنت هیل – Akira Yamaoka – قرار داشت. هرچند سایلنت هیل طی سال های گذشته با فراز و نشیب رو به رو بوده است ولی، Yamaoka یک تنه مرحمی بر دردهای طرفداران قدیمی مجموعه بود و با آهنگ های منحصر به فردش روح و روان بازیکنان را همانند عناوین کلاسیک تحت تاثیر قرار می داد. از این رو اهمیت Yamaoka برای طرفداران مجموعه از چشم کسی پوشیده نیست و همگان انتظار سوپرایزهای او را می کشیدند. با این وجود، خبری دلسرد کننده بازیکنان را شوکه کرد. مشروح خبر آن بود که Yamaoka در Dounpour با Vatra همکاری نخواهد کرد. طرفدارانی که شبهایشان را با آهنگ Room of Angels صبح می کردند، دیگر به طور کامل از سایلنت هیل قطع امید کردند. اوضاع حتی با خبری دیگر بدتر شد! Mary Elizabeth McGlynn که به عنوان خواننده بر روی آهنگ های Yamaoka هنرنمایی می کرد نیز خبر از قطع همکاری داد. اوضاع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه سرانجام آهنگساز جدید بازی معرفی شد. Daniel Licht آهنگساز معروف آمریکایی این وظیفه را به عهده گرفته بود. از کارهای ارزنده او می توان به موسیقی های سریال موفق Dexter نام برد. بعد از معرفی Licht ، مسئولین کونامی و Vatra تلاش کردند تا McGlynn را برای ادامه روند همکاری متقاعد کنند. خوشبختانه این مذاکرات به ثمر رسید. با شنیدن دو خبر مذکور بازیکنان به Downpour امیدوارتر شدند و با اضطراب فراوان منتظر شنیدن حاصل کار بودند. خوشبختانه این انتظار چندان به طول نیانجامید و آهنگ تریلر بازی، جذاب تر و دلنشین تر از آنچیزی بود که تصور میشد.
گیم پلی از جمله مواردیست که دست خوش تغییراتی شده است البته، پایه و اساس کار همان چیزیست که در گذشته دیده ایم. با کمی تمرکز و بررسی گیم پلی نسخه های پیشین مطمئنا به این نتیجه می رسیم که سایلنت هیل هیچگاه از نظر گیم پلی بی نقص و عالی نبوده است. متاسفانه Downpour هم نتوانسته این مشکل را برطرف کند و عمده ضعف بازی در بخش مبارزات دیده می شود. یکی از نکات برجسته فرنچایز سایلنت هیل پازل های سرگرم کننده و تقریبا دشوارش بود که حل هر یک از آنها لذت وصف ناپذیری داشت. متاسفانه این ویژگی در نسخه های اخیر کم رنگ یا بی کیفیت شده بود. سازندگان Downpour اظهار داشتند که آنها این ویژگی را به شکل هرچه زیباتر طراحی کرده و تعادل مناسبی میان بخش اکشن و حل معماها ایجاد کرده اند. همچنین همانند گذشته می توان ابتدای بازی درجه سختی معماها را تنظیم کرد. بازی همانند Homecoming به صورت سوم شخص است. بازیکنان به تعدادی اسلحه دسترسی خواهند داشت که به ۲ گروه سلاح های گرم و سرد تقسیم بندی می شوند. نکته حائز اهمیت آن است که Murphy مانند Alex سرباز کارکشته و ماهری نیست و از اصول و فنون مبارزه آگاهی کمتری دارد بنابراین هنگام مواجهه با دشمنان نباید از او انتظار چندانی داشت. Murphy در هر لحظه می تواند تنها یک سلاح سرد حمل کند ( چیزی شبیه به آنچکه در SH : Room تجربه کردیم ) پس در انتخاب سلاح ها بایست دقت داشته باشیم. Downpour همچنین شامل ماموریت های فرعی است که با توجه به نحوه بازی هر یک از بازیکنان تغییراتی در آن ها صورت می پذیرد. یکی از ویژگی های هیجان انگیز بازی مبارزه با Boss هاست که با ادغام شدن ویژگی QTE لذت آن ۲ چندان می شود. یکی از موارد بحث برانگیز Downpour وجود مترو می باشد که به عقیده بسیاری با جو و ماهیت بازی در تضاد است. سازندگان از تصمیم خود دفاع می کنند و بر این عقیده هستند که این قابلیت ضربه ای به بازی نخواهد زد و اجباری در استفاده از آن نیست. Downpour بر خلاف شماره های دیگر به صورت Open World طراحی شده و جا به جایی در آن کمی وقت گیر است. بازیکنانی که قصد دارند برای صرفه جویی در وقت سوار مترو شوند، بایست خطرات آن را هم بپذیرند. Murphy در مترو بیشتر از مناطق دیگر مورد هجوم هیولاها قرار می گیرد و با چالش های متعددی رو به رو خواهد شد.
در انتها می توان گفت Downpour ممکن است عالی و بی نظر باشد ولی، بی شک تفاوت های زیادی با عناوین کلاسیک خواهد داشت.بنابراین بهتر است از خود انعطاف نشان دهیم و سعی کنیم با فضا و اتمسفر جدید بازی تطابق پیدا کنیم زیرا باید این حقیقت را بپذیریم که دیگر استدیویی به نام Team Silent وجود خارجی ندارد. Vatra Games امید زیادی به Downpour دارد که امیدواریم با تلاش و کوشش و عدم فروگذاری به این مهم دست یابد. هرچند بازی مشکلات تکنیکی دارد ولی، Vatra Games با ارائه ۴ ویژگی می تواند به یک قهرمان تبدیل شود. این ۴ ویژگی عبارت است از : داستان بی نظیر، اتمسفر عالی ، آهنگ های زیبا و معماهای سرگرم کننده !
یکی از موارد و ویژگی هایی که از همان ابتدا اعلام شد آن است که Downpour در بخش جدیدی از شهر سایلنت هیل اتفاق می افتد؛ بخشی که پیش تر هرگز نشان داده نشده بود. فکر می کنید دلیل این کار چیست؟! به هر حال سازندگان می توانستند با بازسازی لوکیشن های عناوین کلاسیک از آنها استفاده ابزاری کنند و با این کار فروش بیشتری بدست آورند. به شخصه معتقدم این تصمیم به این موضوع باز می گردد که اعضای تیم قصد دارند لوکیشن های جدیدی بنا به استانداردها، فرهنگ و تصورات خود طراحی کنند. این بدین مفهوم است که لوکیشن های منحصر به فردی را خواهید دید. شاید همه شما با بنده هم عقیده باشید که عناوینی همچون Metro 2033 , Stalker و Witcher فضا و اتمسفر منحصر به فردی داشتند و این بدین علت بود که آنها لوکیشن، فضا و اتمسفر تازه ای را به معرض نمایش گذاشتند. به علت فرهنگ نزدیک این کشورها ( لهستان، چک و اوکراین ) امیدوارم Vatra بتواند همانند استدیوهای عناوین مذکور عالی عمل کند و در فضا سازی و طراحی لوکیشن ها همانند نسخه های کلاسیک تجربه منحصر به فردی را ارائه دهد.
Downpour از نظر داستانی عنوانی مستقل محسوب می شود که ارتباطی با عناون پیشین فرنچایز نخواهد داشت. شخصیت اصلی بازی زندانی ای به نام Murphy Pendleton است. Murphy چهره ای آرام و خونسردی دارد و به نظر میرسد به جرم قتل بازداشت شده است. بعد از رفتار تحقیر آمیز نگهبانان سوار بر اتوبوس حامل زندانیان می شود تا به زندان دیگری منتقل شوند. او در طول مسیر به شکل غیر عادی و مضطرب از شیشه بیرون را نگاه می کند. باران به شدت در حال بارش است و مسیر بسیار لغزنده به نظر می رسد. در این حین ناگهان شکافی در وسط جاده پدیدار می شود که باعث انحراف و واژگونی اتوبوس می شود. از شواهد معلوم گویا از آن حادثه تنها Murphy و افسر نگهبان – Anne Cunningham – جان سالم به در می برند. Murphy بعد از اصابت اتوبوس به درختان و توقف آن با تمام وجود سعی می کند هوشیاریش را به دست آورد تا از مهلکه بگریزد. او با سرعت از آنجا دور می شود تا اینکه به شهر متروک و مرموزی می رسد. بله او در انتها به هدفش می رسد ولی غافل از آنکه، سایلنت هیل به شکل متعارف از میهمانانش پذیرایی نمی کند. با همه این اوصاف….. Welcome to silent hill Mr Pedleton
گرافیک بازی در سطح مطلوبی قرار دارد و ضعف خاصی در آن دیده نمی شود. بازی از موتور UE3 بهره می برد. همان طور که از نام بازی پیداست، باران نقش مهمی در آن ایفا خواهد کرد. یکی از اتفاقات اجتناب ناپذیر دنیای سایلنت هیل \" تغییر دنیا \" است. در نسخه های پیشین تغییر دنیا به شکل غیر منتظره صورت می گرفت و اغلب اوقت علت آن وارد شدن به عمیق ترین احساسات صاحب دنیا بود. در Downpour تغییر دنیا با رگبار آغاز می شود و بعد از فرسوده شدن محیط، Murphy با ترسناک ترین وجه ی زندگیش رو به رو می شود. از این رو باران و آب افکت های تحسین برانگیز و جالب دارند. جزییات محیط و کاراکترها به اندازه کافی ساخته و پرداخته شده به نظر می رسند. با نگاهی دقیق به صورت Murphy جزییات چهره او نمایان می شود. Murphy ظاهری آرام و خونسرد دارد ولی زخم کهنه صورت او تردیدهایی به وجود می آورد. ما پیش تر در سایلنت هیل گرگ های بره نمای متعددی را ملاقات کرده ایم بنابراین، در مورد Murphy به شکل هیجانی قضاوت نخواهم کرد. افکت مه نیز به زیبایی طراحی شده است و همانند گذشته حس تنهایی و ترس را به بازیکنان القا می کند. از دیگر ویژگی ها می توان به لبه های نرم اشیا و کاراکترها اشاره کرد که متاسفانه در حرکت های سریع به چالش کشیده می شود. نور پردازی به شکل زیبا و پویا طراحی شده است. تابش منابع نور به سطوح مختلف بازتاب جالبی دارد و همچنین چراغ قوه Murphy به زیبایی هرچه تمام تر دل تاریکی را می شکافد. بازی در ۳۰ فریم اجرا می شود که با توجه به تریلرها افت فریمی در آن دیده نشده است. حرکت کاراکترها نرم به نظر می رسد ولی هنگام مبارزات حرکت ها خشک و بدون انعطاف هستند. طراحی جانوران همانند گذشته جذاب و دیدنی می باشد. یکی از نکات قابل توجه در این باره شباهت یکی از هیولا ها با Corey Tylor از گروه Slipknot است! متاسفانه تکسچرها به شکل متوازن طراحی نشده اند و ضعف هایی دیده می شود. همچنین شایان ذکر است که بدانید Downpour اولین نسخه از این مجموعه است که از قابلیت های ۳D بهره می برد. به عنوان جمع بندی همان طور که پیش تر اشاره کردم بایست بگویم که بازی از نظر بصری در سطح مطلوبی قرار دارد.
مطمئنا مجموعه سایلنت هیل بخش عظیمی از موفقیت هایش را مدیون آهنگ ها و صداگذاری های بی نظیرش است؛ موسیقی و آهنگ هایی که پیوند عجیبی با فضا و اتمسفر بازی داشتند. پشت تمامی این آهنگ ها مرد افسانه ای سری سایلنت هیل – Akira Yamaoka – قرار داشت. هرچند سایلنت هیل طی سال های گذشته با فراز و نشیب رو به رو بوده است ولی، Yamaoka یک تنه مرحمی بر دردهای طرفداران قدیمی مجموعه بود و با آهنگ های منحصر به فردش روح و روان بازیکنان را همانند عناوین کلاسیک تحت تاثیر قرار می داد. از این رو اهمیت Yamaoka برای طرفداران مجموعه از چشم کسی پوشیده نیست و همگان انتظار سوپرایزهای او را می کشیدند. با این وجود، خبری دلسرد کننده بازیکنان را شوکه کرد. مشروح خبر آن بود که Yamaoka در Dounpour با Vatra همکاری نخواهد کرد. طرفدارانی که شبهایشان را با آهنگ Room of Angels صبح می کردند، دیگر به طور کامل از سایلنت هیل قطع امید کردند. اوضاع حتی با خبری دیگر بدتر شد! Mary Elizabeth McGlynn که به عنوان خواننده بر روی آهنگ های Yamaoka هنرنمایی می کرد نیز خبر از قطع همکاری داد. اوضاع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه سرانجام آهنگساز جدید بازی معرفی شد. Daniel Licht آهنگساز معروف آمریکایی این وظیفه را به عهده گرفته بود. از کارهای ارزنده او می توان به موسیقی های سریال موفق Dexter نام برد. بعد از معرفی Licht ، مسئولین کونامی و Vatra تلاش کردند تا McGlynn را برای ادامه روند همکاری متقاعد کنند. خوشبختانه این مذاکرات به ثمر رسید. با شنیدن دو خبر مذکور بازیکنان به Downpour امیدوارتر شدند و با اضطراب فراوان منتظر شنیدن حاصل کار بودند. خوشبختانه این انتظار چندان به طول نیانجامید و آهنگ تریلر بازی، جذاب تر و دلنشین تر از آنچیزی بود که تصور میشد.
گیم پلی از جمله مواردیست که دست خوش تغییراتی شده است البته، پایه و اساس کار همان چیزیست که در گذشته دیده ایم. با کمی تمرکز و بررسی گیم پلی نسخه های پیشین مطمئنا به این نتیجه می رسیم که سایلنت هیل هیچگاه از نظر گیم پلی بی نقص و عالی نبوده است. متاسفانه Downpour هم نتوانسته این مشکل را برطرف کند و عمده ضعف بازی در بخش مبارزات دیده می شود. یکی از نکات برجسته فرنچایز سایلنت هیل پازل های سرگرم کننده و تقریبا دشوارش بود که حل هر یک از آنها لذت وصف ناپذیری داشت. متاسفانه این ویژگی در نسخه های اخیر کم رنگ یا بی کیفیت شده بود. سازندگان Downpour اظهار داشتند که آنها این ویژگی را به شکل هرچه زیباتر طراحی کرده و تعادل مناسبی میان بخش اکشن و حل معماها ایجاد کرده اند. همچنین همانند گذشته می توان ابتدای بازی درجه سختی معماها را تنظیم کرد. بازی همانند Homecoming به صورت سوم شخص است. بازیکنان به تعدادی اسلحه دسترسی خواهند داشت که به ۲ گروه سلاح های گرم و سرد تقسیم بندی می شوند. نکته حائز اهمیت آن است که Murphy مانند Alex سرباز کارکشته و ماهری نیست و از اصول و فنون مبارزه آگاهی کمتری دارد بنابراین هنگام مواجهه با دشمنان نباید از او انتظار چندانی داشت. Murphy در هر لحظه می تواند تنها یک سلاح سرد حمل کند ( چیزی شبیه به آنچکه در SH : Room تجربه کردیم ) پس در انتخاب سلاح ها بایست دقت داشته باشیم. Downpour همچنین شامل ماموریت های فرعی است که با توجه به نحوه بازی هر یک از بازیکنان تغییراتی در آن ها صورت می پذیرد. یکی از ویژگی های هیجان انگیز بازی مبارزه با Boss هاست که با ادغام شدن ویژگی QTE لذت آن ۲ چندان می شود. یکی از موارد بحث برانگیز Downpour وجود مترو می باشد که به عقیده بسیاری با جو و ماهیت بازی در تضاد است. سازندگان از تصمیم خود دفاع می کنند و بر این عقیده هستند که این قابلیت ضربه ای به بازی نخواهد زد و اجباری در استفاده از آن نیست. Downpour بر خلاف شماره های دیگر به صورت Open World طراحی شده و جا به جایی در آن کمی وقت گیر است. بازیکنانی که قصد دارند برای صرفه جویی در وقت سوار مترو شوند، بایست خطرات آن را هم بپذیرند. Murphy در مترو بیشتر از مناطق دیگر مورد هجوم هیولاها قرار می گیرد و با چالش های متعددی رو به رو خواهد شد.
در انتها می توان گفت Downpour ممکن است عالی و بی نظر باشد ولی، بی شک تفاوت های زیادی با عناوین کلاسیک خواهد داشت.بنابراین بهتر است از خود انعطاف نشان دهیم و سعی کنیم با فضا و اتمسفر جدید بازی تطابق پیدا کنیم زیرا باید این حقیقت را بپذیریم که دیگر استدیویی به نام Team Silent وجود خارجی ندارد. Vatra Games امید زیادی به Downpour دارد که امیدواریم با تلاش و کوشش و عدم فروگذاری به این مهم دست یابد. هرچند بازی مشکلات تکنیکی دارد ولی، Vatra Games با ارائه ۴ ویژگی می تواند به یک قهرمان تبدیل شود. این ۴ ویژگی عبارت است از : داستان بی نظیر، اتمسفر عالی ، آهنگ های زیبا و معماهای سرگرم کننده !
---
© Copyright 2012 oonternet.com